English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2997 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
housing estate U محوطهی خانه سازی
housing estates U محوطهی خانه سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dwelling construction U خانه سازی
housing U خانه سازی
campground U محوطهی اردوگاه
campgrounds U محوطهی اردوگاه
penalty box U محوطهی پنالتی
penalty boxes U محوطهی پنالتی
graveside U محوطهی گور
gravesides U محوطهی گور
schoolyard U محوطهی مدرسه
schoolyards U محوطهی مدرسه
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
range U یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb U خانه خانه کردن
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
shack U خانه
tersellated U خانه خانه
rooms U خانه
cellulated U خانه خانه
i was under his roof U در خانه
lar U خانه
roommates U هم خانه
housing U خانه ها
domicile U خانه
domiciles U خانه
room U خانه
checkered U خانه خانه
cells U خانه
double-fronted U خانه دو در
pieds-a-terre U خانه
pied-a-terre U خانه
her house U خانه ان زن
her house U خانه اش
within doors U در خانه
houseroom U جا در خانه
roommate U هم خانه
cellular U خانه خانه
furnace house U خانه
door to door U خانه به خانه
houses U خانه
honeycombs U خانه خانه
cloisonne U خانه خانه
cell U خانه
houseless U بی خانه
house U خانه
honeycomb U خانه خانه
housed U خانه
door-to-door U خانه به خانه
lodges U خانه
materfamilias U زن خانه
dwellings U خانه
lodged U خانه
sockets U خانه
home U خانه
shacks U خانه
lodge U خانه
lares U خانه
homes U خانه
dwelling U خانه
pigeon hole U خانه
alveolate U خانه خانه
quarterage U خانه
pigeon-hole U خانه
pigeon-holes U خانه
socket خانه
unsheltered <adj.> U بی خانه
thrifty U خانه دار
trays U جعبه دو خانه
home-grown U محصول خانه
pinacotheca U نگار خانه
housecoats U لباس خانه
housecoat U لباس خانه
roofs U بام خانه
roof U بام خانه
tray U جعبه دو خانه
serf U خانه زاد
morgues U مرده خانه
serfs U خانه زاد
morgue U مرده خانه
villas U خانه ییلاقی
housekeeping U خانه داری
villa U خانه ییلاقی
boathouse U قایق خانه
fuse block U خانه فیوز
gambling house U قمار خانه
gaming house U قمار خانه
materfamilias U بانوی خانه
materfamilas U بانوی خانه
goodwife U کدبانوی خانه
wash house U رختشوی خانه
boathouses U قایق خانه
The house burned down . U خانه سوخت
powerhouse U موتور خانه
powerhouses U موتور خانه
mistress of the house U بانوی خانه
pump house U تلمبه خانه
pumping station U تلمبه خانه
pumping ststion U تلمبه خانه
registry U دفتر خانه
homely U مثل خانه
notbility U خانه داری
registries U دفتر خانه
domicil U مقر خانه
domiciliary U مربوط به خانه
opposite to the house U روبروی خانه
domiciliate U خانه مسکن
door lock U کلید خانه
opposite the house U مقابل خانه
opposite the house U روبروی خانه
onstead U خانه با متعلقات
dwelling house U خانه مسکونی
earth house U خانه زیرزمینی
hovels U خانه رعیتی
domatophobia U خانه هراسی
disorderly house U فاحشه خانه
custom house U گمرک خانه
dacha U خانه ییلاقی
orphon a U یتیم خانه
orphan asylum U یتیم خانه
panel house U جنده خانه
hovel U خانه رعیتی
delivery to the home U تحویل در خانه
dishouse U بی خانه کردن
disorderly house U خانه بدنام
Outside the house. U بیرون از خانه
reading rooms U قرائت خانه
reading room U قرائت خانه
quitting U تخلیه خانه
houseroom U اتاق خانه
houseproud U دلخوش به خانه
houseproud U خانه سرفراز
houseboys U خانه شاگرد
houseboy U خانه شاگرد
house arrest U بازداشت در خانه
poor house U مسکین خانه
quit U تخلیه خانه
homeowners U صاحب خانه
freemasons hall U فراموش خانه
frater U سفره خانه
housework U کار خانه
housekeeper U خانه دار
onstead U خانه رعیتی
pest house U خسته خانه
pesthouse U خسته خانه
photographer's studio U عکاس خانه
loony bins U دیوانه خانه
Recent search history Forum search
1A successful man is one who can lay a firm foundation with the bricks that other throw at him
1آشپز خانه كثيف است و نامرتب
2لب آب
2لب آب
3midas touch
1recreationist
1Other factors can introduce poor conditioning.
1Given that the admittance matrix will not be full, further savings in storage requirements can be made.
1Regulatory label
1There are two other modeling formalisms worth highlighting in the context of LPV systems.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com